لبش میبوسم و در میکشم می
به آب زندگانی برده ام پی
نه رازش میتوانم گفت با کس
نه کس را میتوانم دید با وی...
لبش میبوسد و خون میخورد جام
رخش می بینم و گل می کند خوی
داشتن عشق در لحظه پدید می آید دوست داشتن در امتداد زمان عشق معیارها را در هم می ریزد .دوست داشتن بر پایه ی معیارها بنا می شود عشق...ویران کردن خویشتن است دوست داشتن ساختنی عظیم است عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد دوست داشتن از شناختن سرچشمه می گیرد
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: احساسات من