من تنها هستم اما تنها من نیستم بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین من اینجا بس دلم تنگ است
| ||
|
شب را دیده ای که چگونه ستارگان می رقصند روز را دیده ای که چوان آرمیدگان آمده اند و می تازند فرق تو در این است که دیده تو در این تاریکی ، روشنایی می دانی ، می دانی که شب هنگامی که ستارگان می رقصند روبهان شکار می کنند و گرگان زوزه می کشند و گهی گرگان در لباس میشان ، میشان را می خورند ای را هم می دانی که در همان شب هنگامی که همگی می خوابند بدان خواب شب هنگامی که همگی بیدارند
فریاد می کشند و ناله می کنند و از بهر خوبان میبازند.
نظرات شما عزیزان:
حالا چه کنم به درد بی درمانم
خورشید دلش گرفت در بستانم با "مهر" تو را چگونه پیوند زنم وقتی که شکستی آفتابگردانم؟ موضوعات مرتبط: غم نوشته های من تجربه های منسخنان من دست نوشته های من نوشته های من [ چهار شنبه 30 شهريور 1390
] [ 10:21 ] [ baya ] |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |