من تنها هستم اما تنها من نیستم بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین من اینجا بس دلم تنگ است
| ||
|
آه ......آه دلم میخواهد گریه کنم ولی افسوس که از گریه کردن مشکلی حل نخواهد شد نه تنها حلال مشکل نیست بلکه غرور و مردانگی مرا لگد مال خواهد کرد و به نیستی خواهد کشید . در این زندگی پر تلاتم که تنها پول و در هم و دینار و زرق و برق زندگی را زیبا و قشنگ می کند و دیگر از عاطفه ها و دوستی ها و صفا و صمیمیت که در سایه الطاف الهی بود خبری نیست و اگر آن زمان سپری شده که اگر در سفره های مردم نان و یک کاسه آب ، و قدری نمک بود شاکر درگاه ذات احدیت بودند و سپاس لطف او می کردند . دنیایی که معلوم نیست و مجهول است بس عمر منو شما ساعتی یا روزی و یا روزگاری باشد . آیا سزاوار است که به جای خنده ها و لبخند های قشنگ دیو سیاه کدورت ها حاکمیت کند و شیاطین قلوب پاک و بی آلایش ما را که جای خداوند بزرگ است پر کند و بر امیال شوم خود پیروز و سرافراز شود و من و تو را این خط مشی الهی که در سینه ها داریم نهی سازد . روزگاران بسیاری ست که من زندگی را آغاز کرده ام و ادامه داده ام تا به امروز بر من گذشت این ایام پر مخاطره و فراز و نشیب . گرچه نیت ما پاکترین بوده و همیشه با ذکر خدداوند بزرگ بودیم و صبح از بالین خواب بیدار می شویم و با کمک او روز را به شب می رسانیم و در تاریکی شب با ذکر و یاد خداوند سر بر بالین خواب می گذاشتیم .
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: سخنان من دست نوشته های من نوشته های من [ یک شنبه 27 شهريور 1386
] [ 1:35 ] [ baya ] |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |